نقش طالبان در تخريب محيط‌زيست افغانستان

به مرجع تخصصي تكنولوژي و موبايل ايران خوش آمديد.

نقش طالبان در تخريب محيط‌زيست افغانستان

۵ بازديد

تقريباً 70 درصد از سرزمين افغانستان كوهستاني است ، بنابراين داراي زيگزاگ هاي بالا (تنوع زيستي) و داراي چشم اندازها و دره هاي ديدني است كه برخي از آنها بيش از 7000 متر ارتفاع دارند. به دليل كوهستاني بودن ، اكوسيستم هاي افغانستان بسيار حساس و آسيب پذير هستند. بيش از 50 سال است كه …

منبع: گزارشكر يك
نقش طالبان در تخريب محيط‌زيست افغانستان

نقش طالبان در تخريب محيط‌زيست افغانستان https://reporter1.ir/نقش-طالبان-در-تخريب-محيط‌زيست-افغانست/ گزارشگر يك Fri, 20 Aug 2021 22:31:51 0000 عمومي https://reporter1.ir/نقش-طالبان-در-تخريب-محيط‌زيست-افغانست/

تقريباً 70 درصد از سرزمين افغانستان كوهستاني است ، بنابراين داراي زيگزاگ هاي بالا (تنوع زيستي) و داراي چشم اندازها و دره هاي ديدني است كه برخي از آنها بيش از 7000 متر ارتفاع دارند. به دليل كوهستاني بودن ، اكوسيستم هاي افغانستان بسيار حساس و آسيب پذير هستند. بيش از 50 سال است كه …

منبع: گزارشكر يك
نقش طالبان در تخريب محيط‌زيست افغانستان

تقريباً 70 درصد از سرزمين افغانستان كوهستاني است ، بنابراين داراي زيگزاگ هاي بالا (تنوع زيستي) و داراي چشم اندازها و دره هاي ديدني است كه برخي از آنها بيش از 7000 متر ارتفاع دارند. به دليل كوهستاني بودن ، اكوسيستم هاي افغانستان بسيار حساس و آسيب پذير هستند.

بيش از 50 سال است كه به دليل فقدان ثبات سياسي ، اقدامات كمي براي حفاظت از ميراث طبيعي و گرانبهاي مختلف اين سرزمين انجام شده است. طالبان كه امروز بر افغانستان مسلط هستند ممكن است تا حدودي متفاوت از طالبان 20 سال پيش به نظر برسند ، اما در مورد تعهدات زيست محيطي اين كشور خوش بين نيست. طالبان در چند دهه گذشته نقش اساسي در بي ثبات سازي افغانستان داشته اند و جنگ را به ستون اصلي محيط زيست اين كشور تبديل كرده اند. در محيطي كه غرق انواع ظلم و تحريم است و تنها بقا و معيشت در اولويت قرار دارد ، كجا مي توانيد در آينده به حفاظت از آب ، خاك و هوا فكر كنيد؟ آيندگان ؟!

بر اساس گزارش كارگاه سه روزه زيست محيطي در كابل 2009 ، افغانستان با انواع چالش هاي زيست محيطي مانند جنگل زدايي مداوم ، گسترش شهرها ، افزايش ضايعات ، آلودگي هوا و آب ، كاهش آبهاي زيرزميني ، شكار غيرقانوني و تجارت غيرقانوني روبروست. ، سيل و رانش زمين دخيل بوده است (1).

در سال 1973 ، محمد داوود نخست وزير افغانستان عليه محمد ظاهر شاه جمهوري اعلام كرد كه كودتا كرد و براي درمان به ايتاليا رفت. محمد داوود خان طرفدار دولت شوروي بود ، اما در سال 1978 قرباني گروهي شد كه بيشتر در جريان “انقلاب” با اتحاد جماهير شوروي ارتباط داشتند. از آن سال به بعد ، با حمايت ايالات متحده ، گروه موسوم به “مجاهدين” خود را عليه دولت مركزي مسلح كردند و از دولتهاي پي در پي جلوگيري كردند كه به تنهايي برنامه هاي رفاه اجتماعي را انجام دهند. از زمان روي كار آمدن رونالد ريگان به عنوان رئيس جمهور ايالات متحده در سال 1981 ، حمايت از مجاهدين با همكاري دولتهاي پاكستان و عربستان سعودي به طور تصاعدي افزايش يافته است و مجاهدين مجهز به انواع سلاح هاي پيشرفته از جمله سلاح هاي ضد هوايي قابل حمل هستند. به موشك اگرچه مجاهدين توانستند نيروهاي شوروي را در سال 1989 از افغانستان بيرون كنند ، اما اين گروه هاي افراطي با به دست آوردن قدرت كمتر از 100 in در دست گروه ايدئولوژيك ملي خود موافقت نكردند ، بنابراين با بستگان خود مذاكره كردند. آنها مانع و مانع شكل گيري دولت-ملت ها شدند و جنگ هاي داخلي ويرانگري را در اين سرزمين به راه انداختند. در سال 1992 ، درگيري هاي سني و شيعه ده ها نفر را در اطراف كابل كشت. طالبان كه از سال 1994 شناخته مي شود ، به دليل تعصبات ايدئولوژيك قوي و قوميت افراطي در حمايت از پشتون هاي سني ، درگيري هاي شديدي را بين اقليت هاي مختلف مذهبي و قومي افغانستان برانگيخته است. پس از تسلط طالبان بر كابل در سال 1996 ، مردم هزاره و تاجيك تحت فشار قرار گرفتند و بسياري مجبور به مهاجرت به ديگر مناطق افغانستان يا خارج از كشور شدند. اين گروه گستاخ يكي از بدترين جنايات را در تاريخ ديپلماتيك مرتكب شد و پس از دستگيري مزار اشريف در سال 1998 ، 10 ديپلمات در كنسولگري ايران را كشت. البته جنايات آنها تنها محدود به ايران نبود و هزاران شيعه افغان و ميليون ها غيرنظامي در منطقه مزارشريف و ديگر مناطق افغانستان كشته شدند. آنها همچنين با مخفي كردن ماجراجويان و هراس هايي مانند ارباب مواد مخدر وهابي ، تصويب قوانين قرون وسطايي و از بين بردن زيرساخت ها و ميراث فرهنگي مختلف ، پنج سال بر كشور زيباي افغانستان حكومت كردند. دولت طالبان كه تنها در سه كشور – امارات متحده عربي – پاكستان ، عربستان سعودي و امارات متحده عربي به عنوان “امارت اسلامي افغانستان” شناخته شده بود ، در سال 2001 توسط ايالات متحده سرنگون شد. دليل حمله آمريكا به اين كشور تحت رهبري جورج دبليو بوش (پسر) پناهگاه اسامه بن لادن (شاهزاده سعودي) و ديگر عوامل القاعده (مسئول حملات به ساختمان پنتاگون و برج هاي دوقلوي آمريكا) بود. ) در افغانستان پس از سقوط طالبان و تأسيس “دولت انتقالي اسلامي” در سال 2002 ، “آژانس حفاظت از محيط زيست” افغانستان تأسيس شد ، اما نبردهاي پراكنده به رهبري طالبان مانع اجراي قوانين و مقررات زيست محيطي شد.

طالبان با شيعيان ، هزاره ها ، تاجيك ها و همه گروه هاي مخالف برخورد خشني كرده و قوانين سختي را در زمينه لباس و ظاهر زنان وضع كرده ، دختران و زنان را از تحصيل محروم كرده ، سركوب بي رحمانه مخالفان ، فيلم و ساير فعاليت هاي سرگرمي را ممنوع كرده است. صدها هزار نفر نيز به كشور بازگردانده شده اند كه منجر به بي ثباتي مزمن اجتماعي شده است. اين بي ثباتي از جهات مختلف به محيط زيست افغانستان آسيب جدي وارد كرده است. ابتدا از تشكيل مديريت طبيعي جلوگيري شد و حفاظت از طبيعت در اولويت قرار گرفت. دوم ، باغها و مزارع را از بين برد و در نتيجه مردم براي امرار معاش به منابع طبيعي روي آوردند. تخمين زده مي شود كه محصولات كشاورزي در سال هاي اخير نسبت به سال 1979 به نصف رسيده است و در 30 سال گذشته حدود 30 درصد از زمين هاي زراعي و مرتعي افغانستان به دليل رها شدن يا نابودي از بين رفته است. همچنين تخمين زده مي شود كه دهها هزار روستا و اطراف آنها در طول جنگ تخريب شده است. جنگل در دست فرماندهان جنگ است و تقريباً به طور كامل از بين رفته است و مساحت آن را به كمتر از 2 درصد مساحت كشور كاهش داده است (2). فروپاشي روستاها و تخريب باغات و زمين هاي كشاورزي بسياري از كشاورزان را مجبور به كشت خشخاش (كه فصل رشد كوتاهي دارد و آب كمي نياز دارد) و ترياك براي امرار معاش توليد مي كنند. قاچاق ترياك خود باعث ايجاد اضطراب اجتماعي مي شود كه منجر به بي توجهي به محيط مي شود. فراواني سلاح در دست گروه هاي مختلف ، جايي براي حيات وحش امن باقي نگذاشت.

با شروع جنگ امروز حدود 10 ميليون مين زميني در افغانستان مستقر شده است و از اين نظر اين كشور به خطرناك ترين كشور جهان تبديل شده است. در افغانستان روزانه 20 تا 30 نفر بر اثر مين كشته مي شوند و تعداد بي شماري زخمي مي شوند. واضح است كه حفاظت از زيستگاه در چنين سرزمينهايي جايي ندارد.

طالبان هم در دوران “امارت” و هم در درگيري با دولتها ، عدم رعايت اصول يا قوانين بين المللي را نشان داده اند. بنابراين بعيد است كه او در مورد مسائل بسيار مهم آب با ايران به توافق برسد و سياست خود را در جلوگيري از سرازير شدن آب از رودخانه هاي هيرمند و هريرود به ايران با ايجاد سدها و انحراف رودخانه ها ادامه نخواهد داد. اين سياست تأثير بسيار منفي بر محيط طبيعي و اجتماعي شرق ايران و غرب و جنوب افغانستان خواهد گذاشت.

نيازي به گفتن نيست كه فساد حريصانه و انباشت بيشتر مقامات عالي رتبه در دو دهه گذشته ، ادامه مبارزه براي قدرت ، اتكاي غيرمعمول دولت به آمريكا ، بي اعتنايي به سرمايه اجتماعي داخلي و در واقع رياكاري مقامات دولتي آمريكا. شركت هاي تسليحاتي و ارائه دهندگان خدمات نظامي كه به عنوان يكي از دلايل به حاشيه راندن حفاظت از محيط زيست در افغانستان مداخله كرده اند (كه امنيت اين كشور يا كشور خود را تضمين نمي كند). با اين حال ، اين امر از سهم زياد طالبان در تشكيل زمين هاي سوخته نمي كاهد.

۱) «گزارش وضعيت محيط زيست در افغانستان» ، ۲۰۱۹ ، https://reliefweb.int/report/afghanistan/reporting-state-environment-afghanistan

۲) نفيس محمد ، ۲۰۱۸ ، “تخريب محيط زيست از جنگ در افغانستان: مروري” ، https://www.researchgate.net

* بازيگر محيط زيست

۴۷۴۷

منبع: گزارشكر يك
نقش طالبان در تخريب محيط‌زيست افغانستان

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.